عصر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود. بانوى مسلمانى همواره روزه مى گرفت و به نماز اهميت بسيار مى داد؛ حتى شب را با عبادت و مناجات بسر مى برد ولى بداخلاق بود و با زبان خود همسايگانش را مى آزرد. شخصى به محضر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد و عرض كرد: فلان بانو همواره روزه مى گيرد و شب زنده دارى مى كند، ولى بداخلاق است و با نيش زبانش همسايگان را مى آزارد. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: لاخير فيها هى من اهل النّار. در چنين زنى خيرى نيست و او اهل دوزخ است از اين داستان استفاده مى شود كه نمازخوان بايد اخلاق هم داشته باشد.
داستان زیر داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است.
وی که در خانواده ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در 18 سالگی بی خدا می شود. وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه ی آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد.
برگرفته از کتاب "Even Angels Ask ” (حتی فرشتگان نیز می پرسند) اثر دکتر جفری لانگ. برگردان از ترجمه ی عربی این قسمت از کتاب توسط دکتر عثمان قدری مکانسی :
روزی که مسلمان شدم امام مسجد کتابچه ای درباره ی چگونگی ادای نماز به من داد.
ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند. همه به شدت اصرار می کردند که: راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلا آرام آرام پیش بری…
پیش خودم گفتم: آیا نماز اینقدر سخت است؟
ولی من نصیحت دانشجوها را فراموش کردم و تصمیم گرفتم نمازهای پنجگانه را به زودی شروع کنم.
آن شب مدت زیادی را در اتاق خودم بر روی صندلی نشسته بودم و زیر نور کم اتاق حرکت های نماز را با خودم مرور می کردم و توی ذهنم تکرار می کردم. همینطور آیات قرآنی که باید می خواندم و همچنین دعاها و اذکار واجب نماز را…
از آنجایی که چیزهایی که باید می خواندم به عربی بود، باید آنها را به عربی حفظ می کردم و معنی اش را هم به انگلیسی فرا می گرفتم.
آن کتابچه را ساعت ها مطالعه کردم، تا آنکه احساس کردم آمادگی خواندن اولین نمازم را دارم.
نزدیک نیمه ی شب بود. برای همین تصمیم گرفتم نماز عشاء را بخوانم…
در دستشویی آن کتابچه را روبروی خودم گذاشتم و صفحه ی چگونگی وضو را باز کردم.
دستورات داخل آن را قدم به قدم و با دقت انجام دادم. مانند آشپزی که برای اولین بار دستور پخت یک غذا را انجام می دهد! وقتی وضو را انجام دادم شیر آب را بستم و به اتاق برگشتم در حالی که آب از سر و وصورت و دست و پاهام می چکید. چون در آن کتابچه نوشته بود بهتر است آدم آب وضو را خشک نکند1…
وسط اتاق به سمتی که به گمانم قبله بود ایستادم. نگاهی به پشت سرم انداختم که مطمئن شوم در خانه را بسته ام! بعد دوباره به قبله رو کردم. درست ایستادم و نفس عمیقی کشیدم. بعد دستم را در حالی که باز بود به طرف گوش هایم بالا بردم و با صدایی پایین "الله اکبر" گفتم.
امیدوار بودم کسی صدایم را نشنیده باشد! چون هنوز کمی احساس انفعال می کردم، یعنی هنوز نتوانسته بودم بر این نگرانی که ممکن است کسی من را زیر نظر دارد غلبه کنم.
ناگهان یادم آمد که پرده ها را نکشیده ام و از خودم پرسیدم: اگر کسی از همسایه ها من را در این حالت ببیند چه فکر خواهد کرد!؟
نماز را ترک کردم و به طرف پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم تا مطمئن شوم کسی آنجا نیست. وقتی دیدم کسی بیرون نیست احساس آرامش کردم. پرده ها را کشیدم و دوباره به وسط اتاق برگشتم…
یک بار دیگر رو به سوی قبله کردم و درست ایستادم و دستم را تا بناگوش بالا بردم و به آرامی گفتم : الله اکبر.
با صدای خیلی پایینی که شاید شنیده هم نمی شد به آرامی سوره ی فاتحه را به سختی و با لکنت خواندم و پس از آن سوره ی کوتاهی را به عربی خواندم ولی فکر نمی کنم هیچ شخص عربی اگر آن شب تلاوت من را می شنوید متوجه می شد چه می گویم!!
پس از آن باز با صدایی پایین تکبیر گفتم و به رکوع رفتم بطوری که پشتم عمود بر ساق پایم شد و دست هایم را بر روی زانویم گذاشتم.
احساس خجالت کردم چون تا آن روز برای کسی خم نشده بودم. برای همین خوشحال بودم که تنها هستم.
در همین حال که در رکوع بودم عبارت سبحان ربی العظیم را بارها تکرار کردم. پس از آن ایستادم و گفتم : سمع الله لمن حمده، ربنا ولک الحمد:
حس کردم قلبم به شدت می تپد و وقتی بار دیگر با خضوع تکبیر گفتم دوباره احساس استرس بهم دست داد چون وقت سجده رسیده بود.
در حالی که داشتم به محل سجده نگاه می کردم، سر جایم خشکم زد… جایی که باید با دست و پیشانیم فرو می آمدم. ولی نتوانستم این کار را بکنم! نتوانستم به سوی زمین پایین بیایم. نتوانستم خودم را با گذاشتن بینی ام بر روی زمین کوچک کنم… به مانند بنده ای که در برابر سرورش کوچک می شود…
احساس کردم پاهایم بسته شده اند و نمی توانند خم شوند.
بسیار زیاد احساس خواری و ذلت بهم دست داد و خنده ها و قهقهه های دوستان و آشناهایم را تصور کردم که دارند من را در حالتی که در برابر آنها تبدیل به یک احمق شده ام، نگاه می کنند. تصور کردم تا چه اندازه باعث برانگیختن دلسوزی و تمسخر آنها خواهم شد.
انگار صدای آنها را می شنیدم که می گویند: بیچاره جف! عرب ها در سانفرانسیسکو عقلش را ازش گرفته اند!
شروع کردم به دعا: خواهش می کنم، خواهش می کنم کمکم کن…
نفس عمیقی کشیدم و خودم را مجبور کردم که پایین بروم. الان روی دو زانوی خود نشسته بودم… سپس چند لحظه متردد ماندم و بعد پیشانیم را بر روی سجاده فشار دادم… ذهنم را از همه ی افکار خالی کردم و گفتم سبحان ربی الأعلی :…الله اکبر این را گفتم و از سجده بلند شدم و نشستم. ذهن خود را همچنان خالی نگه داشتم و اجازه ندادم هیچ چیز حواسم را پرت کند.
الله اکبر
… و دوباره پیشانی ام را بر زمین گذاشتم. در حالی که نفس هایم به زمین برخورد می کرد جمله ی سبحان ربی الأعلی را خودبخود تکرار می کردم. مصمم بود که این کار را به هر قیمتی که شده انجام بدهم.
الله اکبر
… برای رکعت دوم ایستادم. به خودم گفتم: هنوز سه مرحله مانده. برای آن قسمت نمازم که باقی مانده بود با عواطف و احساسات و غرورم جنگیدم. اما هر مرحله آسان تر از مرحله ی قبل به نظر می رسید تا اینکه در آخرین سجده در آرامش تقریبا کاملی به سر می بردم.
سپس در آخرین نشستنم، تشهد را خواندم و در پایان به سمت راست و چپ سلام دادم.در حالی که در اوج بی حسی قرار داشتم همچنان در حالت نشسته بر روی زمین باقی ماندم و به نبردی که طی کردم فکر کردم… خجالت کشیدم که چرا برای انجام یک نماز تا پایان آن اینقدر با خودم جنگیدم.
در حالی که سرم را شرم آگین پایین انداخته بودم به خداوند گفتم: حماقت و تکبرم را ببخش، آخر می دانی من از جایی دور آمدم … هنوز راهی طولانی مانده که باید طی کنم.
و در آن لحظه احساسی پیدا کردم که قبلا تجربه نکرده بودم و برای همین وصف آن با کلمات غیر ممکن است.
موجی من را در بر گرفت که هیچگونه نمی توانم وصفش کنم جز اینکه آن حس به « سرما » شبیه، بود و حس کردم که از نقطه ای داخل سینه ام بیرون می تابد.
چونان موجی بود عظیم که در آغاز باعث شد جا بخورم. حتی یادم هست که داشتم می لرزیدم، جز اینکه این حس چیزی بیشتر از یک احساس بدنی بود چون به طرز عجیبی در عواطف و احساسات من تاثیر گذاشت.
گو اینکه « رحمت » به شکلی تجسم یافت و مرا در بر گرفت و در درونم نفوذ کرد.سپس بدون اینکه سببش را بدانم گریه کردم. اشک ها بر صورتم جاری شد و صدای گریه ام به شدت بلند شد. هرچه گریه ام شدیدتر می شد حس می کردم که نیرویی خارق العاده از رحمت و لطف مرا در آغوش می گیرد.
این گریه نه برای احساس گناه نبود… گر چه این گریه نیز شایسته من بود… و نه برای احساس خاری و ذلت و یا خوشحالی… مثل این بود که سدی بزرگ در درونم شکسته و ذخیره ای عظیم از ترس و خشم را به بیرون می ریزد.
در حالی که این ها را می نویسم از خودم می پرسم که آیا مغفرت الهی تنها به معنای عفو از گناهان است و یا بلکه به همراه آن به معنای شفا و آرامش نیز هست.3
مدتی همانگونه بر روی دو زانو و در حالی که بسوی زمین خم بودم وصورتم را بین دو دستم گرفته بودم، می گریستم.
وقتی در پایان، گریه ام تمام شد به نهایت خستگی رسیده بودم. آن تجربه به حدی غیر عادی بود که آن هنگام هرگز نتوانستم برایش تفسیری عقلانی بیابم. آن لحظه فکر کردم این تجربه عجیب تر از آن است که بتوانم برای کسی بازگو کنم.
اما مهمترین چیزی که آن لحظه فهمیدم این بود که من بیش از اندازه به خداوند و به نماز محتاجم.
قبل از اینکه از جایم بلند شوم این دعای پایانی را گفتم: خدای من! اگر دوباره به خودم جرأت دادم که به تو کفر بورزم، قبل از آن مرا بکش! مرا از این زندگی راحت کن.. خیلی سخت است که با این همه عیب و نقص زندگی کنم، اما حتی یک روز هم نخواهم توانست با انکار تو زنده بمانم.
روايت شده است : خانه هايى كه هنگام شب در آنها نماز خوانده مى شود و قرآن تلاوت مى گردد، براى اهل آسمان نورافشانى مى كنند همانگونه كه ستارگان درخشان براى اهل زمين نور افشانى مى كنند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فضيلت نماز شب بر نماز (مستحب ) در هنگام روز، مانند فضيلت انفاق پنهانى بر انفاق آشكار است
مرحوم جواد آقا ملكى تبريزى مى فرمايد: كسى كه بخواهد براى نماز شب بيدار شود وقتى كه رختخوابش را آماده مى كند، بگويد: خداوندا! مرا دچار مكر خودت نكن تا اين همه بى خيال نباشم و مرا به فراموشى ياد خودت گرفتار نكن ، و مرا جزو ناآگاهان قرار نده . مى خواهم در فلان ساعت بيدار شوم . اينجاست كه خدا به وسيله ملكى او را در همان وقت بيدار مى كند
خداى متعال فرمود: اى داوود! بر تو باد به استغفار در تاريكى شب ، هر كس به خاطر من به نماز ايستد آنگاه كه مردم در خوابند، به فرشتگانم دستور مى دهم تا براى او استغفار كنند و بهشت من مشتاق ديدار او گردد و هر تر و خشكى براى او دعا كند
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كارِ نيكى كه انسان با ايمان انجام مى دهد پاداشش در قرآن ذكر شده است ، جز نماز شب ، كه به خاطر اهميّت آن خداوند آن را با صراحت بيان نفرمود، همين قدر فرموده است
تَتجافى جُنُوبُهُومْ عَنِ الْمَضاجِعِ....
پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مى شود به پا مى خيزند و رو به درگاه خدا مى آورند و پروردگارِ خود را با بيم و اميد مى خوانند و از آنچه به آنان روزى داده ايم انفاق كنند!
هيچ كس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى كه مايه روشنى چشمهاست براى آنان نهفته شده ، اين پاداشِ كارهايى است كه انجام مى دادند
عطاء بن ابى رياح مى گويد: روزى نزد عايشه رفتم ، از او پرسيدم : شگفت انگيزترين كارى كه در عمرت از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ديدى چه بود؟ گفت : كار پيامبر همه اش شگفت انگيز بود، ولى از همه عجيب تر اين كه : شبى از شبها كه پيامبر به استراحت پرداخته بود، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخواست و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز اشك ريخت كه جلوى لباسش از اشك چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد و چندان گريست كه زمين از اشك چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گريان بود. هنگامى كه (بلال) او را به نماز صبح خواند، پيامبر را گريان ديد. عرض كرد: چرا چنين گريانيد؟ شما مشمول لطف خداييد؟ فرمود: آيا نبايد بنده شكرگزار خدا باشم ؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در قيامت پس از آن كه خداوند همه انسانها را جمع كند، منادى ندا مى كند و مى گويد: پيش آيند كسانى كه در نيمه هاى شب از بستر خواب دور مى شدند و خدا را مى خواندند و از خشم و غضبش بيمناك و به رحمتش اميدوار بودند. آن گاه جمعى پيش روند و قبل از ديگران به جايگاههاى خود (در بهشت ) وارد شوند و بعد از آنان به حساب مردمِ ديگر رسيدگى نمايند
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: چون بنده اى در نيمه شب تار، با مولايش خلوت كند و به مناجات بپردازد خداوند نورى در دلش قرار دهد و به فرشتگانش گويد: بنده ام را ببينيد كه در نيمه شب تاريك با من خلوت كرده است در حالى كه انسانهاى تنبل سرگرم كارهاى بيهوده اند و غافلان در خوابند، شما شاهد باشيد كه من او را آمرزيده ام
روايت شده است كه خداى متعال به حضرت موسى عليه السلام وحى كرد كه : اى موسى ! در تاريكى شب از خواب برخيز (و مناجات و راز و نياز كن ) تا قبرت را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم . همچنين آمده است نماز گزار بايد با خواندن نماز صبح ، صبحِ قيامت را به ياد آورد و از نماز ظهر به ياد گرمى محشر بيفتد و از نماز شب ، تاريكى قبر را متذكّر شود
خداوند مشتاق كيست؟ خداوند متعال به يكي از صديقين وحي نمود كه براي من بندگاني هستند كه مرا دوست ميدارند و من هم آنها را دوست ميدارم، آنان مشتاق من، و من هم مشتاق آنها هستم، و آنها مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، آنها به من نظر دارند، و من هم به آنها نظر دارم، پس اگر تو قدم جاي قدم آنها بگذاري، تو را هم دوست خواهم داشت و اگر از راه آنها منحرف شوي عقوبتت خواهم نمود. آن صديق گفت: معبود من! نشانه آنها كه مورد توجّه تو هستند چيست؟ خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهرباني كه مواظب گوسفندان خود هست به سايه مينگرند و منتظر آمدن شب هستند، و همان گونه كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق عازم آشيانه خود ميگردند. اينان هم با همين حال به استقبال غروب خورشيد ميروند، پس آنگاه كه شب فرا رسيد، و تاريكي همه جا را فرا گرفت، و فرشها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستي با دوست خود خلوت نمود اينان در برابر من به پاي ميايستند و صورتهاي خود را بر خاك مينهند، و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفتگوي با من برميخيزند، و نعمتهاي مرا سپاس ميگويند. پس آنان را ميبيني كه گاه گريه ميكنند، و گاه شيون سر ميدهند، گاه آه ميكشند، و گاه از معاصي و گناهان شكوه ميكنند، گاه ايستاده و گاه نشسته، و گاهي در حال ركوع، و گاه در سجده هستند، و آنچه را كه به خاطر من تحمل آن ميكنند، همه را ميبينم، و شكوههائي كه از محبت من بر لب دارند ميشنوم. اولين چيزي كه به آنها عطا كنم سه چيز است يكي اينكه نور خودم را در دلهاي آنها بيفكنم در نتيجه همانگونه كه من از آنها آگاهم، آنها نيز از من با خبر خواهند بود، دوم اينكه اگر آسمانها و زمينها و آنچه را كه در اين ميان هستند در ميزان آنها ببينم باز آن را كم خواهم دانست، سوم رو سوي آنها ميكنم، و آيا اگر كسي من رو سوي او آورم، احدي ميتواند بداند كه چه به او عطا خواهم نمود. (اسرار الطلوة، حاج ميرزا ملكي تبريزي، ص 455).
1) رسول خدا (ص) در مورد فوايد دنيوي نماز شب ميفرمايد: پیامبر (ص) فرمودند: يا علي پنج چیز دل را روشن میکند. ۱- بسیار قل هو الله خواندن،۲- کم خوراکی، ۳- مجالست با علما، ۴- نماز شب، ۵- رفتن به مسجد برای نماز.
- رسول خدا (ص) فرمود: هنگاميكه آخر شب فرا ميرسد خداوند منزّه ميفرمايد: آيا دعا كنندهاي هست تا اجابتش كنم؟ آيا درخواست كنندهاي هست تا حاجاتش را عطا كنم؟ آيا استغفار كنندهاي هست تا او را بيامرزم؟ آيا توبه كنندهاي هست تا توبهاش را بپذيرم؟
برای دیدن ادامه ی مطلب روی عنوان مطلب کلیک کنید !!!!!!!!!
که ابتدا8 رکعتنماز به صورت نمازدو رکعتیمانند نماز صبح ولی به نیتنماز شبخوانده میشود.
بعددو رکعتبه نیتنماز شفع،
سپسیک رکعت نماز بهنیت وترخوانده میشود.
کیفیت نماز های دو رکعتی
نیت: دو رکعتنماز شب می خوانم قربه الی الله
در رکعت اول:یکبار سوره حمد+یکبار سوره قل هو الله احد+رکوع + سجده
در رکعت دوم:یکبار سوره حمد+یکبار سوره قل هو الله احد+قنوت +رکوع + سجده + تشهد + سلام
مانند نماز صبح
نماز فوق راچهاربار با همان نیت بخوانید که جمعاهشترکعت می شود
کیفت نماز شفع
نیت:دو رکعتنماز شفعمی خوانم قربه الی الله
در رکعت اول:یکبار سوره حمد +یکبار سوره قل هو الله + یک بار سوره قل اعوذ برب الناس+ رکوع + سجده
در رکعت دوم:یکبار سوره حمد + یکبار سوره قل هو الله + یکبار سوره قل اعوذ برب الفلق + قنوت + رکوع + سجده + تشهد +سلام
کیفت نماز وتر
نیت: یک رکعتنماز وترمی خوانم قربه الی الله
در رکعت اول:یکبار سوره حمد +سهبار سوره قل هو الله + یکبار سوره قل اعوذ برب الفلق+ یک بار سوره قل اعوذ برب الناس
در قنوت:خواندن کامل قنوت در حالی که دست ها به حالت قنوت استدر حقچهلمؤمن دعا میکند مثلاً میگوید اللهم اغفر لفلان (خدایا بخشش فلانی را) به جای گفتن "فلان" نام شخصی که میخواهد برایش دعا کند را میگویدیا به صورت کلی40بار می گوییاللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات (خدایا ببخش مردان مومن و زنان مومن را)
سپسهفتادمرتبه میگوییم:استغفر الله ربی و اتوب الیه ( آمرش می طلبم از خدایی که پرودگارم است و بسویش باز می گردم)
بعدهفتمرتبه میگوییم:هذا مقام العائذ بک من النار(این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می برم)
سپسسیصدمرتبه میگوییم:العفو(ببخش)
و بعد از آن میگوییم:ربّ اغفرلی و ارحمنی و تب علیّ انک انت التواب الغفور الرحیم (پروردگارا ببخش و به من رحم کن و توبه من را بپذیر،به راستی که تو،بخشنده و مهربانی)
بعد به رکوع و سپس به سجده رفته و تشهد و سلام میدهیم
البته دعاها و ذکرهای مستحبی فراوانی در میان اذکار نماز شب و رکعات آن وجود دارد که مستحب است.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی، ص 217 ـ 244، حاشیه مفاتیح، انتشارات مطبوعات دینی، قم.)
ساده ترین روش خواندن نماز شب
نکته روان شناختی نمازشب نیاز به تمرین و شناخت دارد. بنابراین من کهصفر کیلو مترم شاید اوائل بلند شوم و لحظاتی در سجاده بنشینم کفایت کند یعنی همین که سحر را درک کنم و با خدا خلوتی داشته باشم. بعد از آن مدتی بر سه رکعتآخر تمرکز کنم و به تدریج زیادتر کنم امیرالمومنین فرمودند: بهترین عمل عملی است که کم ولی مداوم باشد. چون بالاخره همین استمرار سبب رشد و زیادی هم می شود.
پس از وضو آماده ی نماز میشوید نیت چیزی جز همان قصد شما که برای رضای خدا برخواسته اید و میخواهید نماز شب بخوانید ، نیست . حد اقل نماز شب این است که دو رکعت نماز به نام «شفع» مانند نماز صبح بخوانی و پس از آن یک رکعت نماز به نام « وتر» میخوانید .در این نماز یک رکعتی پس از حمد و سوره قنوت می گیرید و در قنوت هر چه دوست دارید از خدا می خواهید(حتی به زبان فارسی می توانید دعا کنید) اما بهتر است هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه بگویید ، _البته در نمازهاي مستحبي مثل نماز شب می توان سوره وقنوت را هم نخواند_پس از رکوع و دوسجده تشهد خوانده و سلام میدهید .
احکام نماز شب
1 )نماز شب مجموعاً يازده ركعت ميباشد كه ده ركعت آن هر دو ركعت به يك سلام خوانده ميشود و يك ركعت به يك سلام. هشت ركعت از يازده ركعت را بايد به نيّت نماز شب و سپس دو ركعت ديگر به نيّت نماز شَفع و آنگاه يك ركعت نماز وَتر، كه با فضيلت ترين نماز شب، نماز وَتر و شَفع است و دو ركعت شَفع برتر از وَتر است.
2) نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده ميشود. و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن يازده ركعت نماز شب است. ولى احتياط آن است كه قبل از فجر اول نخوانند، مگر آن كه بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، كه در اين صورت مانعى ندارد. (توضیح المسائل مراجع م 772) 3) براي نماز شب ميتوان به نماز شَفْع و وَتر اكتفا كرد، بلكه هنگام تنگي وقت ميتوان تنها به نماز وتر اكتفا نمود. 4)وقت نماز شب از نيمه شب شرعی تا فجر صادق است. و هنگام سحر از ساير مواقع بهتر (پُر فضيلتتر) است و تمامي ثلث آخر شب سحر محسوب ميشود. و افضل از آن خواندن نماز شب نزديكيهاي سحر خوانده شود. 5)جايز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتي در حال اختيار. ولي اگر ميخواهد نشسته بخواند بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته را يك ركعت ايستاده حساب كند. بنابراين بايد هشت بار دو ركعت نشسته و هر دو ركعت به يك سلام كه جمعاً شانزده ركعت ميشود به نيت نماز شب بخواند و دو بار نماز دو ركعتی هر دو ركعت به يك سلام به نيت نماز شفع و دو بار يك ركعت هر يك ركعت به يك سلام به نيت نماز وتر، ولي در حال اضطرار و مريض همان يازده ركعت كفايت ميكند. 6)مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مى تواند آن را در اول شب بجا آورد. 7)جواني كه ميترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود ميتواند نماز شب را پيش از نيمه شب شرعی بخواند. 8)كساني كه براي خواندن نماز شب بعد از نيمه شب عذري دارند مانند پير مردان و يا كسي كه از سرد شدن هوا ميترسد و يا از جنب شدن در خواب ميترسد ... ميتوانند نماز شب را قبل از نيمه شب شرعی بخوانند. 9)خواندن سوره در ركعت هاي نماز شب لازم نيست و ميتواند فقط به خواندن سوره حمد اكتفا كند. (گرچه با سوره فضيلت بیشترى دارد) هم چنين قنوت در ركعت هاي دوم مستحب است و ميتواند بدون قنوت بخواند. 10)نماز وَتر يك ركعت است و ميشود آن را بدون قنوت به جا آورد. 11)لازم نيست همه يازده ركعت را در يك مجلس بخواند، بلكه ميتواند در دو سه نوبت بخواند، بلكه تفريق افضل است، همان طور كه رسول خدا تهجد ميكرد. 12)مستحب است كه نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانوادهاش كسي ميخواهد براي به نماز شب برخيزد بيدار شود. بديهي است كه استحباب بلند خواندن نماز شب در جايي است كه امن از ريا و سُمعه باشد و اگر خداي ناخواسته خوف ريا و سُمعه در بلند خواندن باشد بايد آهسته بخواند. 13)بعد از فراغ از نماز شفع خواندن دعاى «الهى تعرض لك فى هذا الليل المتعرضون ...» مستحب است كه در مفاتيح در اعمال شب نيمه شعبان آمده است. 14)مستحب است كه انسان در قنوت آن از خوف خدا گريه كند و اگر گريهاش نيايد تباكى كند؛ يعنى انسان حالت گريه را به خود بگيرد. 15)مستحب است در قنوت نماز (وتر) براى چهل تن، از مؤمنان چنين دعا (كه كسى كه براى چهل مؤمن دعا كند دعايش مستجاب مىشود) كند: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِفُلاٰن) و به جاى كلمهٴ (فلان) مؤمنى را نام ببرد. و مستحب است، در قنوت، هفتاد بار استغفار كند، در حالى كه دست چپ خود را بلند نموده و با دست راست، استغفار را مى شمارد: (اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّي وَ أتوبُ إلَيْهِ) گرچه صد بار بهتر است. همچنين مستحب است، هفت بار بگويد: (هٰذٰا مَقٰامُ العٰائِذِ بِكَ مِنَ النٰارِ) و سيصد بار بگو: (اَلْعَفْو) و اگر كلمات (اَلْعَفْو) را به يكديگر متصل كند بهتر است، و آخر كلمه را به فتحه بخواند: (اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ ...). 16)ميتوانيد در قنوت نماز وَتْر با استفاده از تسبيح يا (با انگشت دست راستتان) چهل مؤمن را به اينگونه دعا كنيد: مثلاً ( اللّهمَّ اغْفِرْ لِرُوح الله الخمينى و ...). 17)در نماز مستحب، شك ميان ركعت اول و دوم، نماز را باطل نميكند و نمازگزار ميتواند تصميم بر هر كدام بگذارد. 18)انجام كم و زيادهاى اشتباهى در نماز مستحب، سجده سهو ندارد. 19) میتوان نماز شب را کوتاهتر و خلاصه تر نيز خواند به اين صورت: دو رکعت به نيت شَفع و يك ركعت به نيت نماز وَتر يا اينكه فقط به يك ركعت نماز وتر اكتفا كرد. 20)براى نمازهاى واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولى در باره نوافل، چنين دستورى نيست. (اين سادهگيريها براى تشويق افراد به اين عبادتهاى سازنده است. حتى اگر نماز مستحب را كسى در وقتش نتوانست بخواند، قضاى آنرا مىتواند انجام دهد،كه در اين صورت، طبق حديث، خداوند به فرشتگان مباهات كرده و ميفرمايد: به بندهام بنگريد! چيزى را كه بر او واجب نكردهام، قضا مىكند! (و در حديث ديگرى افزوده شده كه: شما را شاهد مى گيرم كه او را آمرزيدم). 21)در روايت صحيح از عبدالرحمن بن ابى نجران از آن حضرت عليه السلام نقل شده كه مىگويد: «درباره نماز شب هنگام در سفر، ميان كجاوه پرسيدم، فرمود: هرگاه روبه قبله نبودى به سوى قبله برگرد، سپس تكبير بگو و نماز بخوان به هر جا كه شترت تو را برد مانعى ندارد». در روايت صحيح از معاوية بن عمار از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «باكى نيست كه در سفر انسان نماز را در حال رفتن بخواند و اشكالى ندارد اگر نماز شبش را كه از او فوت شده، روز در حال رفتن رو به قبله كند و همان طور كه راه مىرود قضايش را بخواند. و هرگاه خواست ركوع برود، رو به قبله كند و ركوع و سجود را انجام دهد سپس راه برود. 22)قضاي نماز شب را نيز فضيلت بسيار است، چنانكه از امام صادق (ع) روايت است كه شخصي به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم چه بسا اتّفاق ميافتد كه يك، دو، يا سه ماه نماز شب از من فوت ميشود و من آن را به روز قضا ميكنم. آيا اين كار جايز است؟ فرمودند: به خدا قسم اين كار مايه روشني چشم تو است. و آن جمله را سه بار تكرار كرد. رسول خدا (ص) فرمودند: خداي تعالي به بندهاي كه قضاي نماز شب را بجاي ميآورد مباهات ميكند و ميفرمايد: اي فرشتگان، اين بنده چيزي را كه به او واجب نكردهام قضا ميكند. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم. در روايت صحيح از حماد بن عثمان از امام كاظم (ع) نقل شده است كه درباره مردى كه نماز نافله مىخواند در حالى كه روى مركبش بين شهرها حركت مىكند، سؤ ال شد. فرمود: اشكالى ندارد). در روايت صحيح از عبدالرحمن بن حجاج از آن حضرت نقل است كه مىگويد: «درباره نماز نافله در وطن، بر پشت مركب پرسيدم؛ هرگاه پگاه از كوفه خارج شدم و يا در شهر كوفه شتابان در پى كار بودم (چه كنم؟) فرمود: اگر شتابزده بودى و نتوانستى از مركب پياده شوى و مىترسى كه اگر سواره نماز را نخوانى فوت شود، سواره بخوان، اگر نه نماز خواندنت روى زمين نزد من پسنديدهتر است». در روايت صحيح از عبدالرحمن بن ابى عبداللّه به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است كه مىفرمايد: «روى مركب كسى حق ندارد نماز واجب را بخواند مگر مريض كه مىبايد رو به قبله باشد و به قرائت (فاتحة الكتاب) اكتفا كند و در نماز واجب بر هر چه ممكن باشد صورتش را بنهد و در نماز نافله اشاره مخصوصى بكند». در روايت صحيح از جميل به دراج از آن حضرت نقل شده كه مىگويد: شنيدم كه مىفرمود: «رسول خدا صلى اللّه عليه و اله نماز واجب را در يك روز گل آلود و بارانى در كجاوه خواند».
23) اگر مشغول نماز شب بود و صبح طلوع کرد، اگر چهار رکعت از نماز شب را خوانده است و بعد صبح شد، بقيه نماز شب را به طور مخفف و بدون مستحباب ميخواند و اگر هنوز چهار رکعت از نماز شب نخوانده بعد صبح شد، همان دو رکعتی را که شروع کرده تمام ميکند و پس از آن دو رکعت نافله صبح را ميخواند و سپس دو رکعت نماز صبح واجب را ميخواند و پس از آن، باقيمانده نماز شب را قضا ميکند. اگر اصلا به نماز شب شروع نکرده و بعد صبح طلوع کرده باشد دو رکعت نماز نافله صبح را اول ميخواند و پس از آن نماز صبح را و پس از آن قضای نماز شب را بجا ميآورد. تذکر: اگر نماز شب را در بين الطلوعين (يعنی بعد از اذان صبح و پيش طلوع آفتاب) ميخواند، بهتر است که نيت ادا يا قضا نکند، بلکه به نيت (ما فی الذمه) بخواند. توضيح اينکه: (ما فی الذمه) به آن معنی است که نيت کند نماز شب ميخوانم (قربه الی الله) خواه ادا باشد خواه قضا، هر چه خدا و رسولش فرمودهاند. 24)در مواردى كه تقديم نماز شب جايز است سزاوار است كه نيّت اداء نكند بلكه به نيّت (تعجيل) و جلو انداختن بخواند. 25)شخصي به امام صادق (ع) عرض كرد: فدايت شوم؛ من گاهى به خواندن نماز شب موفّق نمىشوم، آيا اجازه مىفرمائيد پس از خواندن نماز صبح پيش از آنكه آفتاب طلوع كند قضاى نماز شب را بخوانم؟ فرمود: آرى؛ امّا اهل خانهات را از اين كار با خبر مكن زيرا آنان هم از تو ياد مىگيرند و اين كار را سنّت قرار مىدهند. 26)قضاى نماز شب را بر تقديم آن يعنى پيش از نيمه شب خواندن رجحان دارد. بنابر اين اگر مىداند كه قضاى نماز شب از او فوت نخواهد شد قضا اولويت دارد. 27)اگر وقت براى اداى نماز شب تنگ نباشد ولى انسان مىخواهد نماز وَتر را بخواند بايد آن را (رجائا) بخواند. 28)نماز وتر يك ركعت است، و كافى است در قنوت سه بار تسبيح گفتن. 29)مستحب است سورههاى بزرگ، در ركعت اول و سورههاى كوتاه را در ركعت دوم بخواند و در نماز (شفع) و (وتر) سورههاى فلق، ناس و توحيد، قرائت كند و يا اينكه، در همهٴ آنها سورهٴ (قل هوالله احد) بخواند. 30)در نماز شَفع و وَتر بهتر است بعد از حمد سوره توحيد را بخواند تا ثواب يك ختم قرآن را ببرد.
وقت نماز شب
1)وقت خواندن نماز شب، بعد از نصفه شب (ساعت 12 نيمه شب) تا طلوع صبح صادق و هر چه به سحر نزديك اذان صبح (نماز صبح) نزديكتر باشد، بهتر است.
2)(افضل) بهتر است كه نماز شب به هنگام سحر خوانده شود و هنگام سحر و شب از ديدگاه شرع عبارت است از يك سوم آخر شب و هر قدر به صبح نزديكتر باشد بهتر است و فوايد آن بيشتر خواهد بود.
3)وقت نماز شب؛ نماز شب را در هر موقع شب می توان خواند، ولي بهتر است که در نزديکی اذان صبح خوانده شود. وقت نماز شب از نيمه شب تا فجر صادق است و هنگام سحر از ساير مواقع بهتر است
فضایل نماز شب
نماز شب از فضایل بسیارى برخوردار است و در روایات بدان تأکید فراوان شده است. امام صادق (ع)فرمود:«شرف المؤمن صلاته باللیل و عز المؤمن کفّه عن اعراض الناس؛ شرافت مؤمن در گرو نماز شب است و عزت او در گرو خوددارى از ریختن آبروى دیگران است». پیامبر (ص) فرمود:«همواره جبرئیل به نماز شب سفارش مىکرد تا گمان کردم که بهترین امت من هرگز نخواهند خوابید و شب زنده دار خواهند بود». از وصایا و سفارشهاى پیامبر (ص) به على (ع)که همواره تکرار مىکرد، سفارش به خواندن نماز شب بود. على (ع)فرمود:«به ما اهل بیت دستور داده شده که به مردم طعام بدهیم و در گرفتارىها مردم را یارى کنیم و هنگامى که مردم خوابیدهاند، به نماز شب بایستیم». امام صادق (ع)فرمود:«هر کس نماز شب نخواند، مغبون خواهد بود». پیامبر (ص)فرمود:«هنگامى که در نیمه شب انسان با خداى خود خلوت مىکند و مناجات مىنماید، خداوند دل او را نورانى مىکند و به ملائکهها مىگوید: ببینید چگونه بنده من در نیمه شب با من خلوت کرده است؟ شما شاهد باشید او را آمرزیدم». مردى خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمد و گفت: من از نماز شب محروم شدهام. حضرت فرمود: گناهان توت پروردگار بر نماز شب مانع شده و توفیق را از تو سلب کرده است. در روایات فوائدى از قبیل:پاک شدن گناهان، سلامتى بدن، وسعت رزق و رضایت آمده است.
فواید نماز شب
1)باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است. 2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است. 3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است. 4) باعث روشني دل است. 5) باعث استجابت سريع دعا است. 6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است. 7) باعث كفاره گناهان است. است. 8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است. 9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است. 10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است. 11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است. 12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است. 13) باعث تابش نور خدا به او ميشود. به او ميشود. 14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است. 15) باعث افزايش عمر است. 16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است. 17) باعث نوعي صدقه است. 18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است. 19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار ميدهد. 20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است. 21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است. 22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش. سرش. 23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند. 24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است. 25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله ميگذارد. 26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است. است. است. 27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش. 28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است. 29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر. 30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن ميكند و برات آزادي از آتش جهنم است.
مستحب است كه انسان بعد از ركوع براى رفتن به سجده ، تكبير بگويد
مستحب است هنگامى كه مرد مى خواهد به سجده برود اول دست ها را و زن اول زانوها را به زمين بگذارد.
مستحب است كه انسان بينى خود را روى مهر يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است ، بگذارد.
مستحب است كه نمازگزار در حال سجده ، انگشتان دست را به هم چسبانده و برابر گوش بگذارد، به گونه اى كه سر آنها رو به قبله باشد.
مستحب است كه انسان در سجده دعا كرده و از خدا حاجت بخواهد و اين دعا را بخواند: يا خير المسؤ لين و يا خير المعطين ارزقنى و ارزق عيالى من فضلك فانك ذوالفضل العظيم ؛ اى بهترين كسى كه از سؤ ال مى كنند! و اى بهترين عطاكنندگان ! روزى بده من و عيال من از فضل خودت . پس بدرستى كه داراى فضل بزرگى .
مستحب است نمازگزار بعد از سجده بر ران چپ خود بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد.
مستحب است كه نمازگزار بعد از هر سجده ، وقتى نشست و بدنش آرام گرفت ، تكبير بگويد.
مستحب است بعد از سجده اول ، وقتى بدن آرام گرفت ، گفته شود: استغفر اللّه ربى و اتوب عليه
مستحب است كه نمازگزار سجده را طول بدهد و در موقع نشستن نيز دست ها را روى ران ها بگذارد.
مستحب است كه نمازگزار براى رفتن به سجده دوم در حال آرامش بدناللّه اكبر بگويد.
مستحب است كه در سجده ها صلوات بفرستد
مستحب است كه نمازگزار در هنگام بلند شدن ، دستها را بعد از زانوها، از زمين بردارد.
مستحب است كه مردها آرنجها و شكم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگه دارند؛ همچنين زنها آرنجها و شكم را بر زمين بگذارند و اعضاى بدن را به يكديگر بچسبانند
مستحب است كه انسان در سجده واجب ، ذكر بگويد و دعايى را كه وارد شده ، لا اله الا اللّه حقا حقا...، بخواند.
مستحب است كه محل سجده نمازگزار به گونه اى باشد كه همه پيشانى روى آن قرار گيرد
مستحب است كه در سجده شكر، بازو و قفسه سينه و شكم خود را به زمين بچسباند
مستحب است كه انسان در سجده شكر، صد بارشكرالله ياشكرا شكراو يا سه بار بلكه يك بار همين ذكر را بگويد
مستحب است كه انسان بعد از سجده دوم بنشيند
مستحب است كه ذكر سجده بيش از اندازه واجب گفته شود؛ البته عدد فرد فضيلتش بيشتر است تا زوج
خواندن دعا، قبل از ذكر سجده مستحب است . دعايى كه از ائمه عليهم السلام نقل شده:اللهم لك سجدت و....
پيامبر(ص) فرمودند: و امّا جماعت، پس همانا صف هاي امّت من روي زمين مانند صفوف ملائکه در آسمان ها مي باشد، و يک رکعت نماز جماعت مساوي است با بيست و چهار رکعت نمازي که هر رکعت آن نزد خدا محبوب تر است از عبادت چهل سال. و امّا ثواب نماز جماعت در قيامت که خدا اوّلين و آخرين را جمع مي کند براي حساب اين خواهد بود که نيست هيچ مؤمني که در دنيا شرکت در نماز جماعت کرده باشد مگر آنکه خدا تخفيف مي دهد بر آن هول هاي قيامت را و سپس به آن امر مي کند داخل بهشت شود.
پيامبر(ص) فرمودند:کسي که امام جماعت شود براي گروهي به اذن و رضايت آنها پس اين امام جماعت در حضور خود براي جماعت مرتّب باشد، به وقت حاضر شود براي جماعت و نماز را از نظر رکوع و سجود و نشست و برخاست خوب انجام دهد پس از براي اين امام جماعت ثوابي خواهد بود معادل ثواب همه افراد جماعت با اين که خدا از ثواب آن افراد هم کم نخواهد نمود. توجّه داشته باشيد: هرکس امام جماعت شد براي افراد البتّه به خواست آنها، امّا نماز را به طور کامل و خوب از نظر رکوع و سجود و خشوع و قرائت انجام نداد اين نماز بر اين شخص ردّ خواهد شد و حتي از گردن و تراقي او بالاتر نخواهد رفت و مقام اين شخص مثل مقام امام ظالم مي ماند که نسبت به زيردستان خود اصلاح و خدمتي انجام نداده باشد و حق و عدالت را در ميان آنها پياده نکرده باشد و هيچ گونه کاري براي آنها انجام نداده باشد.
امام علي(ع) فرمود:پيامبر(ص) فرمودند: کسي که روز جمعه نماز صبح را به جماعت بخواند خداوند براي هر رکعت ثواب پيامبري به او عطا مي کند و قصري از زبرجد براي او در بهشت بنا مي کند و ملائکه هفت آسمان براي او استغفار مي کند و همچنين طلب مغفرت مي کنند براي او ماهيان دريا، برگ درختان، و پرندگان هوا و ستاره هاي آسمان و قطرات باران تا جمعه آينده. و امّا کسي که نماز ظهر جمعه را به جماعت بخواند، خداوند عطا مي کند به آن ثواب علما و صلحا و زهّاد را، و به هررکعتي ثواب يک حجّ و يک عمره عطا مي کند و فرداي قيامت محشور مي شود و حال آنکه در سر او تاجي از نور مي باشد و اگر تا جمعه آينده بميرد مانند شهيد مرده است. و امّا کسي که نماز عصر را به جماعت بخواند خداوند عطا مي کند به آن ثواب بيست و پنج نبي را. و امّا کسي که نماز مغرب را به جماعت بخواند پس گويا هزار يتيم را پوشانده، و هزار گرسنه را سير کرده و خدمت هزار پيامبر مرسل نموده است، و بنا نموده بيت المقدّس را با دست خود و قرارمي دهد خدا قبر او را باغي و دو ملک نکير و منکر به او رحم خواهند نمود. و امّا کسي که نماز عشا را به جماعت بخواند در روز جمعه، ملکي از تحت عرش خدا ندا مي کند: اي بنده سعادت مند خدا هر چه از حوائج دنيا و آخرت مي خواهي، دعا کن که برآورده است و در موقع احتضار از آب کوثر سير خواهد شد و او را به ميوه هاي بهشتي اطعام مي کنند و خداوند پدر و مادر او را مي بخشد و اگر در اين شب بميرد مانند شهيد مرده است.
امام صادق(ع) فرمودند: کسي که به پنج نماز در شب و روز به جماعت حاضر شود پس به او حُسن ظنّ نماييد و شهادت او را هم در امورات بپذيريد.
از امام صادق(ع) درباره عده اي از دوستان که در جلسه اي جمع بودند پس وقت نماز شد و بعضي از آنها به بعض ديگري گفتند بايست جلو و امام جماعت بشو (اين مساله چه حکمي دارد؟) پس حضرت شرائط حقّ تقدّم در امام جماعت بر ديگري را معيّن کردند و استناد نمودند به فرمايشات رسول خدا(ص) که آن حضرت اين چنين حقّ تقدّم را بيان کردند: اوّل آن کسي که از نظر قرائت بهتر باشد. و اگر در قرائت همه يکسان بودند آن کسي که از نظر هجرت (رفتن از مکّه و ديگر مناطق بت پرستي به مدينه طيّبه) مقدّم باشد. پس اگر در هجرت هم مساوي بودند پس مسن ترين آنها مقدم است. و اگر از نظر سن هم مساوي بودند آنکه از شناخت مسائل ديني علم او بيشتر باشد. سپس حضرت فرمودند: مبادا شما يک فرد را در منزل مقدّم قرار دهيد به خاطر صاحب منزل بودن يا سلطاني را در قلمرو حکومتش مقدّم داريد به خاطر مقام سلطنتش هيچ کدام از اين دو امر ملاک براي تقدّم امام جماعت نخواهد بود. پس اگر از نظر سنّ ميان افراد تفاوتي نباشد پس آنکه از نظر صورت صباحت و زيبايي بيشتر دارد حقّ تقدّم خواهد داشت بر ديگران
امام رضا(ع)در ضمن حديثي در بيان علّت احکام فرمودند: همانا جماعت تأسيس شده به خاطر چند علّت: اوّل: آنکه عبادت براي خدا و توحيد و اخلاص و اسلام همه اين ها در نماز جماعت به مرحله ظهور و کشف براي جميع اهل شرق و غرب خواهد رسيد و اين خود دليل و حجّت از خدا است بر ديگران که متوجّه شوند خدا چه اندازه بنده موحّد و خالص در عبادت دارد. دوّم آنکه: شخص منافق و بي تفاوت به احکام اسلام مجبور خواهد شد که انجام دهد آنچه که به ظاهر اقرار نموده است ازاسلام و آن هم مراقبت کامل داشته باشد از نظر عمل. سوّم آنکه: امکان شهادت دادن به اسلام يک نفر با حضور در نماز جماعت براي ديگران ميسّر خواهد بود. چهارم آنکه: در نماز جماع به خاطر اجتماع مسلمين امکان مساعدت همگان در امورات خير وعام المنفعة وجود دارد و در ضمن شرکت در جماعت سبب تقوي و پرهيز از بسياري ازمعاصي خواهد بود.
سؤال شد از امام صادق(ع) آيا کداميک از اين دو قسم افضل مي باشد در صورتي که شخص امام جماعت مسجدي باشد به تنهايي اوّل وقت نماز بخواند يا اين که مقدار کمي تأخير بيندازد تا اهل جماعت حاضر شوند و نماز را به جماعت بخواند حضرت فرمود: تأخير افضل خواهد بود که نماز به جماعت خوانده شود.
پيامبر (ص) فرمودند:کسي که چهل روز به جماعت حاضر شود و درک تکبيرة الاحرام امام جماعت را بکند يعني اوّل جماعت خود را حاضر سازد خدا دو آزادي برايش مي نويسد يک از آتش جهنّم، دوّم از نفاق.
از عبدالله بن مسعود نقل شده که يک مرتبه موقعي رسيد به نماز جماعت پيامبر که تکبيرة الاحرام آن حضرت را درک ننمود براي آنکه جبران ثواب آن بشود بنده اي در راه خدا آزاد نمود سپس از پيامبر سؤال نمود آيا جبران شد؟ حضرت فرمودند: خير، پس گفت: اگر بنده ديگري آزاد کنم آيا جبران ثواب تکبيرة الاحرام شده است؟ حضرت به او خطاب نمودند: خير، اي ابن مسعود اگر آنچه روي زمين است در راه خدا انفاق نمايي جبران ثوابي که نصيب تو نشده است نخواهد نمود.
امام صادق(ع) فرمودند: نماز جماعت در اسلام تأسيس شد براي آنکه نمازگزار از غير نمازگزار شناخته شود، و همچنين معلوم شود چه کسي مقيّد است نماز را به وقت انجام دهد و چه کسي بي تفاوت در اين جهت، و اگر نبود نماز جماعت هيچ کس نمي توانست شهادت دهد خوبي ديگري را. چون کسي که به جماعت مسلمين حاضر نشود مثل کسي است که اصل نماز را نخواند. زيرا پيامبر اکرم(ص) فرمودند: نماز نيست براي کسي که در مسجد با مسلمين نماز نگذارد مگر اين که ترک آن از جهت مريضي باشد.
امام صادق(ع) فرمودند:نمازي که مرد در منزل به جماعت بخواند با بيست و چهار نماز مساوي است. و اگر در مسجد به جماعت بخواند مساوي است با چهل و هشت نماز که دو برابر منزل خواهد بود. و يک رکعت جماعت در مسجد الاحرام به منزله هزار رکعت در غيرمسجد الحرام مي باشد. و نماز فرادي در مسجد ثواب بيست و چهار نماز دارد، اما نماز فرادي در منزل فقط ثواب يک نماز دارد. و کسي که در منزل جماعت بخواند به جهت دوري و روگرداني از مسجد نمازي نيست، براي او و آن کسي که با او جماعت مي خواند مگر آنکه به جهت علتي باشد که نتواند حضور در مسجد داشته باشد. پيامبر (ص) فرمودند: مردي نماز مي خواند در جماعت و نيست از براي او نمازي، و مردي نماز جماعت مي خواند و براي او يک نماز است و بهره اي از جماعت ندارد، و مردي است نماز جماعت مي خواند و نماز او مساوي با بيست و چهار نماز مي باشد، و مردي نماز جماعت مي خواند و نماز او مساوي با پنجاه نماز مي باشد و مردي نماز جماعت مي خواند و براي او هفتاد نماز است، و مردي نماز جماعت مي خواند براي او پانصد نماز مي باشد. در اين هنگام جابر بن عبدالله انصاري ايستاد و گفت: يا رسول الله تفسير و بيان نماييد منظور از اين افراد چه کساني مي باشند. پيامبر (ص) فرمودند: مردي نماز جماعت مي خواند امّا قبل از امام سر از رکوع و سجود بر مي دارد و قبل از امام هم به رکوع و سجود مي رود پس نماز واقعي و حقيقي براي او نيست. و مردي نماز جماعت مي خواند امّا با امام به رکوع و سجود مي رود و با امام هم زمان برمي گردد براي اين فرد تنها يک نماز مي باشد مثل فرادي و بهره اي از ثواب جماعت براي او نيست. و مردي نماز جماعت مي خواند امّا بعد از امام به رکوع و سجود مي رود و بعد از امام سر از رکوع و سجود بر مي دارد که براي هر نماز بيست و چهار نماز ثواب به او خواهند داد. و مردي داخل مسجد مي شود صفوف نماز جماعت محلي براي او ندارد پس اين شخص تنها مي ايستد در اين موقع يک فرد از صف جلو خارج مي شود و برمي گردد به عقب و در کنار او مي ايستد که تنها نباشد خداوند به هر دو نفر ثواب پنجاه نماز خواهد داد. و مردي مسواک مي زند و با دهان تميز نماز مي خواند براي او هفتاد نماز ثواب خواهند داد. و مردي در اوقات نماز اذان مي گويد (و بعد وارد نماز جماعت مي شود) و يا اين که موذن و مکبّر نماز جماعت خواهد بود به اين فرد هم ثواب دويست نماز خواهند داد. و مردي که امام جماعت باشد و ديگران به او اقتدا کنند براي او ثواب پانصد نماز خواهد بود.
از امام صادق(ع) پرسیدند: از مردي که داخل شد و نماز را شروع کرد و در همين حالي که ايستاده بود و مشغول نماز بود موذن اذان گفت و نماز جماعت برپا شد. حضرت فرمودند: نمازي که مشغول شده دو رکعت تمام کند و به امام اقتدا کند و آن دو رکعت نماز مستحبّ مي باشد.
گفت سؤال نمودم از امام صادق از مردي که نماز واجب را مشغول مي شود پس از آن نماز جماعتي را مي يابد آيا جايز است براي او نماز را دو مرتبه با آنها به جماعت بخواند؟ حضرت فرمودند: بلي جايز است بلکه افضل مي باشد. گفتم: اگر نخواند به جماعت براي او مسئوليتي مي باشد؟ فرمود: اشکالي ندارد.
سؤال کرد مردي از امام صادق(ع):مسجدي درب منزل من مي باشد آيا کداميک از اين دوعمل افضل مي باشد، نمازم را در منزل بخوانم و طول بدهم يا آنکه به جماعت با آنها بخوانم و مختصر؟ حضرت براي آن مرد در جواب نوشتند: نماز را به جماعت بخوان و هميشه نماز را خوب انجام ده و آن را عمل سنگين براي خود قرار ده.
امام صادق(ع) فرمودند:نماز پشت سرعالم خواندن هزار رکعت ثواب دارد، و اقتداء کردن به سيد ثواب صدرکعت و اقتداء نمودن به عربي (يعني مسلمان عادي غيرقريش) پنجاه رکعت و اقتداء نمودن به مولي (يعني برده و غلام) پنج رکعت مي باشد. پيامبر(ص) فرمودند:کسي که به امام جماعت عالم اقتداء کند گويا به من و به ابراهيم خليل الرحمن(ع) اقتداء نموده است.
امام صادق(ع) فرموداميرالمومنين(ع) در وصيتي به فرزند خود محمّد حنفيّه فرمودند: بدان اي فرزند من مروّت و انصاف و اداء حقّ براي مرد مسلمان دو قسم است: يک قسم در وطن، و يک قسم درسفر. امّا در وطن، قرائت قرآن، حضورت در مجالس عالم، دقّت نظر در احکام شرعيّة، و مراقبت بر نماز جماعت مي باشد. و امّا در سفر، پس بخشش زاد توشه به همسفران خود، نسبت به همراهان خود کمتر خطا انجام دادن- در جميع حالات و مواقع ازنشست و برخاست، سوار شدن و پياده شدن زياد ذکر خدا گفتن و به ياد او بودن. پيامبر(ص) فرمودند: خداوند متعال وعده داده است سه نفر را بدون حساب وارد بهشت گرداند و هرکدام مي توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت نمايند، شخصي که اذان مي گويد و امام جماعت، و مردي که وضو مي گيرد و وارد مسجد مي شود که نماز را به جماعت انجام دهد.
پيامبر (ص) فرمودند:خداوند حيا مي کند از بنده خود موقعي که نماز جماعت مي خواند و از خدا حاجتي مسألت مي نمايد تا اين که حاجت او را برآورد.
امام صادق(ع) در تفسير اين آيه قرآن (رجال لا تلهيهم تجارة) فرمود که منظور از اين مردان آنهايي مي باشد که موقعي که وقت نماز حاضر مي شود تجارت را ترک مي کنند و روانه نماز مي شوند و اجر اين ها بيشتر است از کساني که مشغول تجارت باشند.
پيامبر(ص) فرمودند:کسي که به نماز جماعت حاضر شد خداوند براي هر قدمي که جهت رفتن به جماعت و برگشتن بر مي دارد ده حسنه برايش مي نويسد و ده درجه مقام او را بالا مي برد و ده خطا از خطاهاي او محو خواهد کرد، و هر مردي که به جماعت نماز بخواند فرداي قيامت ازپل صراط مانند برق لامع عبور خواهد نمود. و جماعت رحمتي است بهتر از دنيا و آنچه که در دنيا مي باشد. و کسي که نمازهاي پنج گانه را به جماعت بخواند خدا به او اجر شهيدان در راه خود را عطا مي کند. و فرمودند: نماز مرد در جماعت بهتر است از چهل سال نماز فرادي که در خانه خوانده شود گفته شد يا رسول الله نماز يک روز که پنج نماز است بهتر است از چهل سال؟ حضرت فرمودند: خير، يک نماز اگر به جماعت خوانده شود بهتر از چهل سال نماز است که مرد در منزل خود فرادي بخواند. پيامبر فرمودند:پر کنيد مکان هاي خالي بين صف ها را کسي که مي تواند صف اوّل يا دوّم را تمام کند که جاي خالي نباشد انجام دهد که اين عمل نزد پيامبر شما محبوب تر است و صف ها را تمام کنيد بعداً صف ديگري تشکيل دهيد خداوند و ملائکه اش بر اشخاصي که صفوف خالي را پر مي کنند درود و رحمت مي فرستند. امام علي(ع) فرمودند:آگاه باشيد هرکس به طرف مسجدي براي خواندن نماز جماعت رفت براي هر قدم که بر مي دارد خدا هفتاد هزارحسنه به او مي دهد و هفتاد هزار درجه به مقام او مي افزايد و اگر به همين عمل از دار دنيا رفت خدا هفتاد هزار ملک موکّل او مي گرداند که در قبر از او عبادت کنند و انيس او باشند در تنهايي و تا فرداي قيامت براي او طلب مغفرت کنند
پيامبر(ص) فرمودند:جبرئيل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر بر من نازل شد و گفت اي محمّد، پروردگارت سلامت مي رساند و دو هديه براي تو فرستاده که قبل از تو براي هيچ پيامبري نفرستاده. گفتم چيست آن دو هديه؟ گفت: اوّل نماز وتر و شفع سه رکعت، دوّم نماز پنج عدد شبانه روز را به جماعت خواندن. گفتم: براي امّت من چه ثوابي خواهد بود در جماعت؟ گفت: اي محمّد! اگر دو نفر باشند يک مأموم و ديگري امام جماعت، به هرکدام براي هر رکعت صد و پنجاه نماز داده مي شود، و اگر سه نفر باشند به هرکدام بر هر رکعت ششصد نماز، و اگر چهار نفر باشند به هرکدام بر هر رکعت دو هزار و چهارصد. و اگر شش نفر باشند، به هرکدام براي هر رکعت چهار هزار و ششصد نماز داده مي شود، و اگر هفت نفر باشند به هر کدام براي هر رکعت نه هزار و ششصد نماز، و اگر هشت نفر باشند به هر کدام براي هر رکعت نوزده هزار و دويست نماز، و اگر نه نفر باشند به هر کدام براي هر نماز سي و شش هزار و چهارصد نماز، و اگر به ده نفر برسند براي هر کدام به هر رکعت هفتاد و دو هزار و هشتصد نماز ثواب داده مي شود. پس اگر ده نفر تجاوز نمود اگر تمام درياهاي زمين و آسمان مرکّب شوند و درخت ها قلم شوند و جنّ و انس با ملائکه نويسنده شوند قدرت نوشتن ثواب يک رکعت از اين جماعت را نخواهند داشت. و نيز جبرئيل گفت: اي محمّد! اگر مأموم تکبيرة الاحرام امام را درک کند بهتر است براي او از هفتاد هزار حجّ و عمره و هفتاد هزار مرتبه بهتر از دنيا و آنچه در دنيا خواهد بود، و اگر مأموم يک رکعت با امام درک کند بهتر است از صد هزار دينار که به فقرا صدقه بدهد، و اگر يک سجده با امام انجام دهد بهتر است از صد بنده که در راه خدا آزاد کند.
پي نوشت ها :
1- بحارالأنوار: جلد85 صفحه 6، حديث 8. 2- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه8، حديث 11. 3- انوار الهداية: جلد1 صفحه 206، حديث 1. 4- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه8، حديث 11. 5- وسائل الشّيعة: جلد 8 صفحه 351. 6- وسائل الشّيعة: جلد 8 صفحه 351. 7- جامع احاديث الشّيعة: جلد 6 صفحه 454، حديث 59.(اين روايت در جاهاي ديگري نيز آمده بود با مختصر تفاوتي، و لذا يکي از آنها را در پاورقي ذکر مي نمايم: 8- وسائل الشّيعة: جلد 8 صفحه 287.(اين روايت با متن کتاب تفاوتهايي دارد، در ترجمه دقّت شود) 9- وسائل الشّيعة: جلد 8 صفحه308. 10- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه4، حديث 5. 11- انوارالهداية، ص 240، مستدرک الوسائل: جلد 6 صفحه 445. 12- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه11، حديث 18. 13- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه 14. 14- انوار الهداية: 1 صفحه 202، حديث 1. 15- وسائل الشّيعة: 8صفحه 404. 16- وسائل الشّيعة: 8 صفحه 403. 17- وسائل الشّيعة: 8صفحه 430. 18- جامع احاديث الشّيعه: 6 صفحه 456، حديث 19. 19- مستدرک الوسائل: 6 صفحه 473. 20- جامع احاديث الشّيعه: 6صفحه 329، حديث 39. 21- مستدرک الوسائل: 6 صفحه 449. 22- بحارالأنوار: 85 صفحه4، حديث 3. 23- بحارالأنوار: 23 صفحه 327، حديث 5. 24- انوارالهداية: 1صفحه 200، حديث 2. 25- بحارالأنوار: 85 صفحه 18. 26- بحارالأنوار: 73 صفحه 336. 27- بحارالأنوار: 85 صفحه 14، حديث 26.
در روایت از امیر المؤمنین علی(ع) آمده است: بهترین صف های نماز جماعت، صف اول است، و آن صف ملائکه است؛ و بهترین جای صف اول سمت راست امام است. فاصله بین صفها را پر کنید. هر کس بتواند صف اول را تکمیل کند این کار را بکند، زیرا این کار نزد پیامبرتان محبوب است. صفهای جماعت را تکمیل کنید، زیرا خدا و فرشتگان درود می فرستند بر کسانی که صفهای جماعت را تکمیل می کنند.(دعائم الاسلام، ج1، ص154)
آنچه که قطعی است در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله مهری به این صورت که الآن در میان شیعیان رایج است وجود نداشته است و آن حضرت بنا بر اتفاق شیعه و سنی بر خاک، سنگ و حصیر سجده میکرده و هرگز بر فرش، سجاده، لباس و... که الآن اهل سنت بر آن سجده میکنند، سجده نمیکرده است و سجده بر چنین چیزها از بدعتهایی است که در میان اهل سنت رایج شده است.
نخستین کسی که بر تربت امام حسین علیه السلام سجده کرد، امام زین العابدین علیه السلام بود که بعد از دفن سید الشهداء علیه السلام مقداری از خاک آن حضرت را برداشت و به مدینه برد و خود و اهل بیت رسول خدا بعد از آن بر خاک سید الشهداء سجده میکردند.
شیعیان نیز با تأسی به ائمه اهل بیت علیهم السلام که یکی از ثقلین هستند، سجده بر تربت سید الشهداء را مستحب میدانند و بر این کار مداومت میکنند.
يكى از پزشكان قم چنين نقل مى كند: هنگامى كه امام خمينى - قدّس سرّه - دچارناراحتى قلبى شدند، خود را به بالين ايشانرسانده فشار خونشان را گرفتم . فشار ايشان عدد((5))را نشان مى داد كه از نظر طبىبسيار خطرناك بود. كارهاى اوليه را انجام دادم . پس از دو ساعت كه قدرى وضعبهترشده بود ولى قاعدتا حضرت امام نبايستى حركت مى كردند، شاهد بودم كه ايشانآمادهحركت شدند. عرض كردم : آقاجان ، چرابرخاستيد؟ فرمودند: نماز! عرض كردم : آقا، شما در فقه مجتهد و من درطب . حركت شما به فتواى طبى من حرام است . خوابيده نماز بخوانيد. ايشان با احترام ، نماز را خوابيده بجا آوردند
نماز جماعت با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله برپا شده و يكى از مسلمانانمدينه نيز درآن شركت كرده بود كه در عين نماز خواندن گناه نيز مى كرد. اين مطلب را بهپيامبرصلّى اللّه عليه و آله خبر دادند. آن حضرت فرمود: انّصلوته تنهاه يوما
يعنى قطعانماز باعث مى شود كه او روزى سرانجام از كارهاى ناشايست خود دست بردارد
صفيف كندى نقل مى كند كه در دوران جاهليّت (در آغاز بعثت ) براى خريدن لباسو عطر ازبراى خانواده ام به مكّه مسافرت كردم و با عبّاس بن عبدالمطلّب (عموىپيامبر صلّىاللّه عليه و آله ) كه فروشنده كالاها و لوازم زندگى بود، ملاقات نمودم . در نزد اوبودم و به خانه كعبه نگاه مى كردم ، در حالى كه خورشيد به وسط آسمان رسيده وظهربود و هوا بسيار گرم بود. ناگهان ديدم جوانى آمد و به آسمان نگاه كرد و سپس روبروى كعبه ايستاد (و مشغول نماز شد). چند لحظه بعد ديدم نوجوانى آمد و درطرفراست او ايستاد و سپس چند لحظه اى نگذشت كه بانويى را ديدم آمد و پشت سر آندو نفربه نماز ايستاد. ديدم آن جوان به ركوع و سپس به سجده رفت و آن نوجوان و زننيزركوع و سجده بجا آوردند. به عبّاس گفتم : موضوعبزرگ و عجيبى مى بينم . گفت :آرى ، امر عظيمى است . آيا مى دانىاين جوان و آن نوجوان و آن زن چه كسانىهستند؟گفتم : خير. گفت : آن جوان محمّد بن عبداللّه (صلّىاللّه عليه و آله )، اين نوجوان على (عليه السّلام)، و آن زن خديجه (سلام اللّه عليها) است . پسر برادرم محمّد (صلّى اللّهعليه و آله ) مىگويد كه خداوند خالق به اين روش فرمان داده است . سوگند به خدا، تا کنون در همهزمين جزاين سه تن در اين دين (اسلام ) نيافته ام
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند به حضرت موسى ابن عمران عليه السّلاموحىكرد: اى موسى ، آيا مى دانى كه چرا تو رابراى همكلامى خود برگزيدم و تو ملقببه كليم اللّه شدى ؟ موسى عليه السّلام عرض كرد: نه ، راز اينمطلب را نمى دانم . خداوند به او وحى كرد: اى موسى ، منبندگانم را مورد بررسىكامل قرار دادم ، در ميان آنان هيچ كس را به اندازه تو در برابر خود متواضعو فروتننيافتم .
يا موسى انّك اذا صلّيت وضعت خدكعلى التّراب
اى موسى ، هر گاه نمازمى گزارى ، گونه ات را روى خاك مى نهى و چهره ات را بر زمين مى گذارى نتیجه:به اين ترتيب ، درمى يابيم كه عالى ترين مرحله عبادت ، كوچك شدن بيشتر دربرابرخداست .
مرحوم كلينى و شيخ طوسى و طبرسى اززهرىنقل كرده اند كه گفت : مدّتهاى مديد در طلب حضرت مهدى عليه السّلام بودم ودر اين راهاموال فراوانى (در راه خدا) خرج كردم اما به هدف نرسيدم تا اينكه به خدمتمحمّد بنعثمانرسيدم ومدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم كه مرابه خدمت امام زمان عليه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولىدرمقابل تضرع بسيار من ، سرانجام لطف كرد و فرمود: فردااولوقت بيا. فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم ، ديدم جوانى خوش سيما وخوشبوهمراه اوست و به من اشاره كرد كه اين است آن كس كه در طلبش هستى . بهخدمت امام زمانعليه السّلام رفتم و آنچه سؤ ال داشتم ، مطرح كردم . ايشان جواب مرا فرمودتا بهخانه اى رسيديم و داخل خانه شد و ديگر حضرتش را نديدم . در اين ملاقات ،ايشاندوبار به من فرمود: از رحمت خدا بدور است كسى كه نماز صبح راچندان به تاءخير بيندازد تا ستاره هاديده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تاءخير بيندازد تا ستاره ها نمايانشوند
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام به كميل بن زياد نخعى درباره خصوصيّات وكيفيّتاقامه نماز مى فرمايد: اى كميل ، شاءن و قدر و منزلت در عبادت واطاعت خدا به اين نيست كه نماز بگزارى وروزه بدارى و صدقه بدهى ، بلكه شاءن و منزلت در اين است كه نماز را با قلبپاكبگزارى و سليم النّفس باشى و عملى خداپسندانه را با خشوعى انجام دهى كهسراپاىوجودت را فرا گيرد. بنگردر آن چيزى كه در آن و بر آن به نماز ايستاده اى كهاگر غصبى و حرام باشد، نماز قبول نيست و فايده اى ندارد. آرى ، نمازگزار نمى تواند اموال مردم را خائنانه تصرف كند و مالك آن شود. حتى اگردر نماز از كمترين چيزى استفاده كند كه صاحب آن راضى نباشد، نمازشباطل است و بايد اعاده شود. بنابراين ، نماز آدمى را از تجاوز بهمال و ناموس مردم و حقوق آنها بر حذر مى دارد و آدمى را به يك زندگى صحيح ومرضىّخداوند بزرگ موفق و پايدار مى گرداند.
حضرت عبدالعظيم حسنى از امام يازدهم حضرت حسن عسكرى عليه السّلام روايتكرده استكه حضرت فرمود:موسى بن عمران با خداوندسخن گفت و عرض كرد: بار خدايا،جزاى كسى كه نمازشرا در اول وقت مى خواند چيست ؟ خداوند فرمود: خواستههايش را برمى آورم و بهشتم را به او مباح مى گردانم . آرى ، چون نمازگزار محبوب ترين كارهاى خود را ناديده مى گيرد و فريضه الهىرابر همه منافع خود مقدّم مى دارد، خداوند نيز محبوب ترين و بهترين جايگاه راكه بهشتاست، براى او مباح و حلال مى گرداند و او را به بهترين نعمتهاى بهشت خويشمتنعّم مىسازد.
ابو حمزه ثمالى از يكى از امامين همامين ، امام محمّد باقر يا امام جعفرصادق عيهما السّلام ،روايت كرده است كه : اميرالمؤ منين عليه السّلام روزى خطاب به اصحاب خودفرمود: كداميك از آيات كلام اللّه مجيد نزد شما اميدوار كننده ترين آيات است ؟ بعضى گفتند آيه : ان اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادونذلك لمن يشاء همانا خداوند مشرك را نمى آمرزد و مى آمرزد پايين تر از شرك را براى كسى كهبخواهد... حضرت فرمود: نيكو آيه اى است ، اما اميدوار كننده ترين آيات براى غفران وآمرزشمعاصى نيست . عده اى ديگر گفتند آيه : و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفراللّه يجداللّه غفورا رحيما و كسى كه به كارى زشت بپردازد يا ستم بر خويشتن كند و سپس از خدا آمرزشخواهد،بيابد خداوند را آمرزنده مهربان . حضرت فرمود: نيكو آيه اى است ، امّا آيه مورد نظر نيست . بعضى ديگر گفتندآيه قل يا عبادى الّذين اسرفوا على انفسهم لاتقنطوا من رحمة اللّه انّ اللّه يغفر الذنوبجميعا. بگو اى بندگانم كه با گناه به نفس خود اسراف مى ورزيد. از رحمت خدا ماءيوسنباشيد، چون خداوند جميع گناهان را مى آمرزد.... حضرت فرمود: نيكو آيه اى است ، امّا آيه مورد نظر نيست . بعضى ديگر گفتند آيه : والّذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكرو اللّه فاستغفروالذنوبهم ... تقواپيشگان آنهايند كه هر گاه كار ناشايستى از ايشان سر زند يا ظلمى بهخويشكنند، خدا را به ياد آورند و از گناه خود استغفار نمايند... حضرت فرمود: نيكو آيه اى است ، اما آيه مورد نظر نيست . آيا آيه ديگرى نمىدانيد كهبه نظر شما اميدوار كننده ترين آيات قرآن باشد؟ اصحاب عرض كردند: نه اميرالمؤ منين ، به خدا سوگند چيزى در نزد ما نيست كهبخوانيم . امام فرمود: از حبيبم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كهفرمود: اميدوار كنندهترين آيه در قرآن اين آيه شريفه است : و اقم الصّلواة طرفى النّهار و زلفا من اللّيل ... و بپاى دار نماز را هر دو سر روز و پاره هايى از شب ... سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: ياعلى ، به خدايى كه مرا بشير ونذير قرار داد و مبعوث به رسالت گردانيد، اگر يكى از شما به وضو قيام كند،گناهان و معاصى او از اعضاى بدنش فرو مى ريزد تا وقتى كه با صورت و قلب خودمتوجّه قبله شود، از قبله و نمازش بر نگردد مگر آنكه جميع گناهان او بريزد وهيچگناهى بر صحيفه عملش باقى نماند همچون روزى كه از مادر متولد شده باشد وهرگاهما بين دو نماز گناهى از او صادر شده باشد با خواندن نماز آمرزيده شود و ازگناهانپاك گردد. آنگاه پيامبر نمازهاى پنجگانه را كه موجب آمرزش هستند، شماره كرد و فرمود: ((يا على ،بدان كه منزلت نمازهاى پنجگانه براى امّت من مانند نهرى است كه بر در خانهيكى ازشما باشد. اگر شخصى بدنش چركين باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو كندآيا چيزى از آن چركها باقى خواهد ماند؟ سوگند به خدا، نمازهاى پنجگانه براىامّتمچنين است كه تمام گناهانشان را پاك مى كند و تيرگى قلبشان را مى برد
ابوبصير يار با وفاى حضرت امام جعفر صادق (ع ) مى گويد: در زمان شهادت حضرتصادق (ع ) در مدينه منوّره حضور نداشتم . پس از مراجعت از سفر، به عنوانتغزيت وتسليت به محضرامّ حميدههمسر آن حضرت رفتم . امّ حميده وقتى مرا ديد، به شدتگريست و فرمود: اى ابا محمّد،كاش درهنگام رحلت آن جناب حاضر بودى و مىديدى كه آن حضرت يكى از دو چشمان مباركش را بست و سپس فرمود: خويشان واقوام و هركس را كه به من لطف و محبتى دارد خبر كنيد تا بيايند. وقتى همه به حضور آنجنابرسيدند و در دور بسترش گرد آمدند، فرمود: هرگز شفاعت ما به كسى كه نمازش راسبك بشمارد و استخفاف به نماز داشته باشد، نمى رسد. بزرگترين آرزوى ما در آخرت ، شفاعت پيامبر وآل گرامى اش - عليهم صلوة المصلّين - است . بنابراين ، نبايد به نمازمان بابىتوجهى برخورد كنيم و براى آن اهميتى قائل نباشيم ، چرا كه در اين صورت ازنعمتبزرگ شفاعت محروم مى شويم .
روزى حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در مسجد كوفه جوانى رامشغول نماز خواندن ديد. جوان با حضور قلب و توجه تام نسبت به آداب نماز،نماز مىخواند. حضرت به او فرمود: اى جوان ، تاءويلنماز چيست ؟ جوان عرض كرد: آيا نماز را جز عبوديت ،تاءويلى است ؟! كه بدون آن ، ناقص وناپسند است . تاءويل حقيقت نماز، عبارت است از: قربت ، خلوص ، حضور قلب وتوجّه ،معرفت خدا و محبّت اهل بيت عليهم السّلام ، كه بدون آن هيچ عملى صحيحنخواهد بود، اگرچه در همه دهر صائم و روزه دار باشد و در بين صفا و مروه به عبادت قيامكند آرى ، روح نماز همانا قربت و خلوص ، توجّه و حضور قلب ، و معرفت و محبّتاهل بيت عليهم صلوة المصلّين است .
ابراهيم بن موسى از القزّاز مى گويد: امام رضا عليه السّلام به عنواناستقبال از بعضى از طالبان خارج شد (در حالى كه من با عده اى از ياران باآن حضرتهمراه بوديم ). وقت نماز فرا رسيد. قصرى در آن حوالى بود. امام (ع ) باياران بهسوى آن رفتند و در كنار سنگ بزرگى ايستادند و سپس امام به من فرمودند: اذانبگو عرض كردم : منتظر رسيدن و ملحق شدن بعضى ازياران هستيم كه بيايند. حضرت فرمود: خدا تو را بيامرزد، نماز را ازاول وقت بدون عذر به تاءخير نيانداز. بر تو باد خواندن نماز دراول وقت . راوى گفت : پس اذان گفتم و نماز خوانديم . خواننده محترم ، نمازى كه امام رضا (ع ) به پا داشت ، نماز جماعت بود كه هرچه جمعيتبيشتر باشد ثواب نماز جماعت بيشتر است ، ولى توجه نموديد كه امام (ع)اجازه نفرمودنماز اول وقت ، به خاطر رسيدن و ملحق شدن بقيه ياران به تاءخير بيفتد، بلكهتاءكيدكرد كه نماز اول وقت خوانده شود و تاءخير را صلاح ندانست .
اينكه امام رضا(ع)فرمود: اى موسى ، بر تو باد كه هميشه نمازرا دراول وقت بپا دارىخطاب به فرد فرد ماست واختصاص به آن شخص ندارد.
از قول فرزند امام نقل شده است : "روز اولى كه شاه رفت ، ما در نوفل لوشاتوبوديم . نزديك به سيصد الى چهارصد خبرنگار اطرافمنزل امام جمع شده بودند. تختى گذاشتند و امام روى آن ايستادند.تمامدوربينها كار مىكرد. قرار بود هر چند نفر خبرنگار يك سؤ ال بكنند. دو سه سؤال از امام شد كه صداى اذان ظهر شنيده شد. بلافاصله اماممحل را ترك كردند و فرمودند: وقت فضيلت نماز ظهر مى گذرد. تمام حاضرين ازاين كهامام صحنه را ترك كردند، متعجّب شدند. كسى از امام خواهش كرد چند دقيقه اىصبر كنيدتا حداقل چهار پنج سؤ ال ديگر بشود. امام با عصبانيّت فرمودند: به هيچ وجهنمىشود. و رفتند."
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام دوستان عزیز.
این وبلاگ برای ترویج فرهنگ نماز و نمازخوانی و آشنا کردن هرچه بیشتر شما عزیزان با نمازه.
دوستان بهترین مرورگر برای نمایش این وبلاگ mozilla firefox 11.0هستش.
امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره .
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ღقبلــــــــــــــــــــه ی عشقღ و آدرس lovekiblah.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.